... فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولاَهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْداً مَّفْعُولاً (5)
ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّه عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً (6) إِن أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِيَسوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّه وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيراً(7)
اينكه فرمود: «بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ»؛ فرمود ما گاهي ظالمي را بر ظالم مسلّط ميكنيم بدون اينكه كسي اجر ببرد؛ نه اينها كه مسلّطاند ثواب مجاهد را ميبرند، نه آنها كه تحت سلطهاند ثواب اجر مظلوم را ميبرند؛ مظلوم هستند ولي مأجور نيستند و مسلطان بر آنها هم خونريزند ولي مجاهد نيستند. در سوره مباركه «انعام» آيه 129 فرمود: «وَكَذلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»؛ ما گاهي در اثر بيراههرفتن يك عده، ظالمي را بر ظالمي مسلّط ميكنيم. ظالم وقتي بر ظالم مسلّط شد چون آنكه مسلّط است ظالمانه سلطه پيدا كرده پس ثواب مجاهد را ندارد؛ آن هم كه تحت ظلم قرار گرفته است چون استحقاق دارد پس مأجور نيست.
عرض شد كه پروردگار فرمود بار اول كه اين صهاينه، اين اسرائيليها فساد كردند حالا يا بُختنصر بود يا مفسد يا ظالم ديگر بود يا هتّاك ديگر بود بر اينها مسلّط كرد؛ سوختوسوز كردند خيليها را كُشتند، خيليها را از بين بردند، خيليها را آواره كردند و كلّ اوضاع اينها به هم خورد.
... فرمود اين جريان تاريخي كه گذشت در اثر توبه و انابه شما ما به شما مال داديم، فرزند داديم، قدرت داديم، شما پيروز شديد؛ «ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّه عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً»؛ عِدّه و عُدّه شما زياد شد، ثروت و قدرت شما زياد شد، بر دشمنتان پيروز شديد. آيه بعد اين است: «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا». اين يك اصل كلي است بهعنوان جمله معترضه «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ لِيَسوءُوا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّه وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيراً»؛ فرمود ما گفتيم، اعلام كرديم كه شما دوبار فساد ميكنيد؛ حُكم نكرديم؛ ميتوانيد نكنيد ولي طبعتان اين است. بار اول كه فساد كرديد ما تنبيهتان ميكنيم. بعد از توبه و انابه مال ميدهيم، فرزند ميدهيم، «أَكْثَرَ نَفِيراً» ميكنيم تا شما بر خصمتان پيروز بشويد.
دوباره دست به فساد زديد، دوباره آن خشم الهي ظهور ميكند چون يك اصل كلي در قرآن كريم است در همين سوره مباركه «اسراء» بعد ميفرمايد كه «إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا»(1) «إِن تَعُودُوا نَعُدْ»(2)؛ اينها به منزله قانون اساسي سنّت الهي است كه بيراهه رفتيد فيض ما برميگردد، به راه بوديد فيض ما در راه است «إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا»، «إِن تَعُودُوا نَعُدْ». اين اصل كلي است؛ بار اول و دوم ندارد؛ حالا آن مقطع تاريخي به بار اول و دوم تقسيم شد.
فرمود: «فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَهِ» نه «الآخره». «مَرّه اُولي» فساد كرديد و پوشانديم، مرّه دوم كه فساد كرديد وعيد ما، تهديد ما، عِقاب ما شروع ميشود؛ اين وعده دوم چهرهتان را زشت ميكند و آن مبارزان كه وارد شدند وارد مسجد ميشوند همانطوري كه بار اول وارد شدند، مراكز عباديتان را تخريب ميكنند، بساط فكري شما را به هم ميزنند، سازمان اداريتان را به هم ميزنند...«وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ لِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيراً».
«تتبير» كه باب «تفعيل» است مبالغه و كثرت را نشان ميدهد و نشان آن است كه تبارتان ميكنند؛ تبار يعني هلاك؛ اگر امتي به هلاكت رسيدند؛ يعني به تبار رسيدند تتبير يعني اهلاك. «يُتبّر تتبيرا» كه باب «تفعيل» است با كثرت است، با مبالغه است؛ يعني دمارتان را درميآورند. حالا بعد آن اصل كلي را براي اينكه كسي خيال نكند همين دو مقطع است و دو گروه است در آيه بعد فرمود: «عَسَي رَبُّكُمْ أن يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا»؛ سنّت الهي بر اين است كه «كژروي جف القلم كژ آيدت»(3).
1. اسراء/ 8، 2. انفال/19، 3. مثنوي معنوي